فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Burn The Midnight Oil

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom C2

تا پاسی از شب بیدار ماندن و کار کردن، دود چراغ خوردن، تا دیروقت بیدار ماندن و کار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

He often burns the midnight oil, driven by his passion for writing novels.

به‌دلیل اشتیاقش برای نوشتن رمان، او معمولاً تا پاسی از شب بیدار می‌ماند.

If you want to finish the report on time, you might need to burn the midnight oil tonight.

اگر می‌خواهی گزارش را سروقت تمام کنی، احتمالاً باید امشب تا دیروقت بیدار بمانی و کار کنی.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

During exam season, I have to burn the midnight oil to keep up with my studies.

در طول فصل امتحانات، برای اینکه درس‌هایم را برسانم، مجبورم تا دیروقت بیدار بمانم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد burn the midnight oil

  1. idiom to work late into the night
    Synonyms:
    work late work overtime grind overwork work like a dog work day and night sweat and slave toil away bear down cram study do double duty lucubrate elucubrate

ارجاع به لغت burn the midnight oil

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «burn the midnight oil» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/burn-the-midnight-oil

لغات نزدیک burn the midnight oil

پیشنهاد بهبود معانی