فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Turbo

ˈtɜːrboʊ ˈtɜːbəʊ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    turbos

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    توربو (کوتاه‌شده‌ی توربوشارژر) (سامانه‌ای کمکی که با تزریق هوای بیشتر به محفظه‌ی احتراق، توان خروجی و راندمان موتورهای درون‌سوز را افزایش می‌دهد)
    • - The turbo helped increase the horsepower of the car.
    • - توربو به افزایش اسب بخار خودرو کمک کرد.
    • - The turbo made a noticeable difference in the car's acceleration.
    • - توربو تفاوت محسوسی در شتاب خودرو ایجاد کرد.
  • noun countable
    توربو (خودرویی که موتور توربوشارژر دارد)
    • - This model is a turbo.
    • - این مدل توربو است.
    • - I love turbo.
    • - عاشق توربو هستم.
  • adjective
    توربو (دارای توربوشارژر)
    • - He installed a turbo intake system to maximize engine efficiency.
    • - سیستم ورودی توربو را برای به حداکثر رساندن راندمان موتور تعبیه کرد.
    • - The turbo engine delivered exceptional performance on the racetrack.
    • - موتور توربو عملکردی استثنایی در پیست مسابقه نشان داد.
  • adjective informal
    گنده، قوی
    • - She's got a turbo brain that never stops.
    • - او مغز قوی‌ای داره که هرگز متوقف نمی‌شه.
    • - His turbo muscles are no joke.
    • - عضلات گنده‌ی او شوخی‌بردار نیست.
  • noun countable
    توربین
    • - The turbo in the jet engine increased the speed exponentially.
    • - توربین موتور جت سرعت را به‌طور تصاعدی افزایش داد.
    • - The turbo of the wind turbine harnesses the strong gusts to produce clean energy.
    • - توربین توربین بادی بادهای قوی را برای تولید انرژی پاک مهار می‌کند.
  • prefix
    توربین‌دار، توربو–، دارای چرخش‌زا، توربینی، دورانی، چرخشی
    • - The turbojet engine helped the airplane reach incredible speeds.
    • - .موتور جت توربین‌دار به هواپیما کمک کرد تا به سرعت‌های باورنکردنی برسد
    • - The turbofan engine is known for its high efficiency and power.
    • - موتور توربوفن به بازده و قدرت بالا معروف است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت turbo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «turbo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/turbo

لغات نزدیک turbo

پیشنهاد بهبود معانی