گذشتهی ساده:
decantedشکل سوم:
decantedسومشخص مفرد:
decantsوجه وصفی حال:
decantingریختن شراب (از تنگ و غیره)، آهسته خالی کردن، سرازیر کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She decanted some red wine.
او قدری شراب قرمز (در لیوان) ریخت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «decant» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/decant