فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Plop

plɑːp plɒp

گذشته‌ی ساده:

plopped

شکل سوم:

plopped

سوم‌شخص مفرد:

plops

وجه وصفی حال:

plopping

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb interjection

تلپ، صدای چیز پهنی که بر روی آب بیفتد، تلپی، با صدای تلپ، تلپی افتادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

the plop of a toad jumping into the pond

صدای تالاپ وزغی که توی استخر پرید

He shook the branch and ripe peaches plopped down.

او شاخه را تکان داد و هلوهای رسیده، تلپ‌تلپ افتادند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد plop

  1. verb set (something or oneself) down with or as if with a noise
    Synonyms:
    thump bump plunk plump thud flump plonk plank plump-down plunk down
  1. verb to drop or sink heavily and noisily
    Synonyms:
    flop plunk plump
  1. adverb with a short hollow thud
    Synonyms:
    plunk

ارجاع به لغت plop

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plop» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plop

لغات نزدیک plop

پیشنهاد بهبود معانی