فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Plop

plɑːp plɒp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    plopped
  • شکل سوم:

    plopped
  • سوم شخص مفرد:

    plops
  • وجه وصفی حال:

    plopping

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun adverb interjection
    تلپ، صدای چیز پهنی که بر روی آب بیفتد، تلپی، با صدای تلپ، تلپی افتادن
    • - the plop of a toad jumping into the pond
    • - صدای تالاپ وزغی که توی استخر پرید
    • - He shook the branch and ripe peaches plopped down.
    • - او شاخه را تکان داد و هلوهای رسیده، تلپ‌تلپ افتادند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد plop

  1. verb Set (something or oneself) down with or as if with a noise
    Synonyms: thump, plonk, thud, plank, flump, bump, plunk, plump-down, plunk down, plump
  2. verb To drop or sink heavily and noisily
    Synonyms: flop, plump, plunk
  3. adverb With a short hollow thud
    Synonyms: plunk

ارجاع به لغت plop

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plop» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plop

لغات نزدیک plop

پیشنهاد بهبود معانی