فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Plosive

ˈploʊsɪv ˈpləʊsɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    plosives
  • صفت تفضیلی:

    more plosive
  • صفت عالی:

    most plosive

معنی

  • noun adjective
    (آواشناسی) بندشی، انسدادی، انفجاری، بستواجی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد plosive

  1. noun A consonant produced by stopping the flow of air at some point and suddenly releasing it
    Synonyms: stop consonant, stop, occlusive, plosive consonant, plosive speech sound
    Antonyms: continuant consonant

ارجاع به لغت plosive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plosive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plosive

لغات نزدیک plosive

پیشنهاد بهبود معانی