با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Ninny

ˈnɪni ˈnɪni
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
احمق، کودن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ninny

  1. noun One deficient in judgment and good sense
    Synonyms: nincompoop, ass, fool, idiot, imbecile, jackass, mooncalf, moron, nitwit, simple, simpleton, softhead, tomfool, dope, gander, goose, cretin, ding-dong, dip, goof, jerk, nerd, schmo, schmuck, turkey, poop

ارجاع به لغت ninny

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ninny» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ninny

لغات نزدیک ninny

پیشنهاد بهبود معانی