آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Ding-dong

ˈdɪŋdɑːŋ ˈdɪŋ dɒŋ

معنی ding-dong | جمله با ding-dong

noun uncountable

دینگ‌دانگ، دنگ‌دنگ (صدای زنگ به‌طور پی‌درپی)

I heard the ding-dong of the church bell as I was walking by.

وقتی در حال قدم زدن بودم، صدای دینگ‌دانگ ناقوس کلیسا را ​​شنیدم.

The sound of the ding-dong signaled the start of the ceremony.

صدای دنگ‌دنگ آغاز مراسم را نشان می‌داد.

noun informal

انگلیسی بریتانیایی جروبحث شدید، بگومگو، مشاجره، یکی‌به‌دو، دعوا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

I had a bit of a ding-dong with him about his frequent absences.

با او درباره‌ی غیبت‌های مکررش مشاجره کردم.

The neighbors had a loud ding-dong last night.

همسایه‌ها دیشب بگومگوی بلندی کردند.

noun informal

انگلیسی آمریکایی احمق، نادان، کودن (آدم)

He always acts like a ding-dong when he's around his friends.

او همیشه وقتی در کنار دوستانش است، مانند یک احمق رفتار می‌کند.

The boss thinks I'm a ding-dong.

رئیسم فکر می‌کنه من یه کودنم.

verb - intransitive

دینگ‌دانگ کردن (زنگ)

I heard the church bell ding-donging from afar.

از دور صدای دینگ‌دانگ کردن زنگ کلیسا را شنیدم.

The school bell ding-donged.

زنگ کلاس دینگ‌دانگ کرد.

adjective

انگلیسی بریتانیایی پرزدوخورد

a ding-dong struggle

کشمکش پرزدوخورد

The soccer match was a ding-dong contest.

این مسابقه‌ی فوتبال رقابتی پرزدوخورد بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ding-dong

ارجاع به لغت ding-dong

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ding-dong» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ding-dong

لغات نزدیک ding-dong

پیشنهاد بهبود معانی