چرند، چرتوپرت، مزخرف، مهمل، یاوه، دریوری
She dismissed his excuses as hogwash.
چرندیات او را نپذیرفت.
Don't believe everything you hear - most of it is just hogwash.
تمام چیزهایی را که میشنوید باور نکنید؛ بیشتر آنها تنها دریوریای بیش نیست.
غذا و آشپزی غذای بیکیفیت، غذا (خوراک خوک)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I can't believe you actually enjoy eating that disgusting hogwash.
نمیتوانم باور کنم که شما واقعاً از خوردن آن غذای بیکیفیت زشت لذت میبرید.
The pigs eagerly gathered around the trough, ready to devour their daily portion of hogwash.
خوکها مشتاقانه در اطراف آبشخور جمع شدند و آماده بودند تا سهم روزانهیشان از غذا را بخورند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hogwash» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hogwash