به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Bosh

bɑːʃ bɒʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    حرف تو خالی، مهمل، حقه‌بازی، (عامیانه) چرند
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد bosh

  1. noun Pretentious or silly talk or writing
    Synonyms: baloney, boloney, bilgewater, drool, humbug, taradiddle, tarradiddle, tommyrot, tosh, twaddle

ارجاع به لغت bosh

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bosh» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bosh

لغات نزدیک bosh

پیشنهاد بهبود معانی