Admeasurement

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( admensuration =) تعیین اندازه، تقسیم، تخصیص

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد admeasurement

  1. noun the act of distributing or the condition of being distributed
    Synonyms:
    distribution division allocation assignment apportionment dispensation

ارجاع به لغت admeasurement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «admeasurement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/admeasurement

لغات نزدیک admeasurement

پیشنهاد بهبود معانی