شکل جمع:
appraisalsارزیابی، برآورد، تخمین (در بررسی میزان خسارت و یا تعیین ارزش چیزی)، ارزیابی کردن، تعیین قیمت کردن، تخمین، ارزشیابی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
According to the experts' appraisal, this house is not worth more than ten million.
طبق ارزیابی خبرگان این خانه بیش از ده میلیون ارزش ندارد.
His appraisal of the International markets.
برآورد او از وضع بازارهای بینالمللی.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «appraisal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/appraisal