فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Quotation
kwoʊˈteɪʃn
kwəʊˈteɪʃn
شکل جمع:
quotationsمعنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
C2
نقل‌قول، بیان، ایراد، اقتباس، عبارت، مظنه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His book is full of quotations.
کتاب او پر از نقل‌قول است.
his quotation of prices
دادن مظنه از سوی او
مترادف و متضاد quotation
-
noun repetition of something spoken or written by someoneSynonyms:quote reference citation excerpt extract passage saying selection recitation citing cutting
-
noun financial estimateSynonyms:price rate cost charge figure quote bid tender bid price market price stated price current price price named published price
لغات هم‌خانواده quotation
-
nounquotation, quote
-
verb - intransitivequote
ارجاع به لغت quotation
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «quotation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/quotation
لغات نزدیک quotation
- - quota
- - quotable
- - quotation
- - quotation mark
- - quote