امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Possessor

    pəˈzesər pəˈzesə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      possessors

    معنی

    noun
    متصرف، مالک، دارا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد possessor

    1. noun A person who has legal title to property
      Synonyms:
      owner holder master proprietor inheritor proprietress occupant occupier retainer buyer purchaser sharer partner landlord landowner lessee legatee landlady mistress lord-of-the-manor laird trustee beneficiary heir heiress

    ارجاع به لغت possessor

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «possessor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/possessor

    لغات نزدیک possessor

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return