۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Titillate

ˈtɪtəleɪt ˈtɪtəleɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
قلقلک دادن، قلقلک شدن، (مجازاً) به‌طور لذت‌بخشی تحریک کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد titillate

  1. verb excite, stimulate
    Synonyms:
    interest stimulate arouse entertain thrill provoke tease tantalize turn on amuse grab hook tickle switch on grapple palpate tickle pink
    Antonyms:
    turn off disenchant repulse

ارجاع به لغت titillate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «titillate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/titillate

لغات نزدیک titillate

پیشنهاد بهبود معانی