امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Log On

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از log in به‌جای log on استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb
تکنولوژی کامپیوتر (سامانه، نرم‌افزار و حساب کاربری) وارد شدن (با وارد کردن رمز عبور)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- I need to log on to my account to check the messages.
- برای بررسی پیام‌ها باید وارد حساب کاربری‌ام شوم.
- If you want to play the game, you must log on to your account first.
- برای انجام بازی ابتدا باید وارد حساب کاربری خود شوید.
- I couldn't log on to the website because I forgot my password.
- چون رمز عبورم را فراموش کرده بودم، نمی‌توانستم وارد سایت شوم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد log on

  1. phrasal verb to start using a computer system or program by giving a password (= a secret word by which the system recognizes an approved user)
    Synonyms: log in

ارجاع به لغت log on

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «log on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/log-on

لغات نزدیک log on

پیشنهاد بهبود معانی