Repressive

rɪˈpresɪv rɪˈpresɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
مانع‌شونده، سرکوب‌کننده، سرکوبگر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد repressive

  1. adjective Serving to restrain forcefully
    Synonyms: suppressive, inhibitory, repressing
  2. adjective Said of persons
    Synonyms: oppressive, authoritarian, restrictive

ارجاع به لغت repressive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «repressive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/repressive

لغات نزدیک repressive

پیشنهاد بهبود معانی