آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Cluck

klʌk klʌk

معنی cluck | جمله با cluck

verb - transitive

(مرغ) قدقد کردن

verb - transitive

(شخص) نُچ‌نُچ کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

He clucked his disapproval.

با نُچ‌نُچ کردن مخالفت خود را نشان داد.

noun

قُدقُد کردن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد cluck

  1. verb clack
    Synonyms:

ارجاع به لغت cluck

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cluck» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cluck

لغات نزدیک cluck

پیشنهاد بهبود معانی