ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Lead To

liːd tuː liːd tuː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • phrasal verb B2
    منجر شدن، باعث شدن، منتهی شدن، ختم شدن، موجب شدن
    • - Procrastination can lead to miss the opportunities.
    • - اهمال‌کاری ممکن است منجر به از دست رفتن فرصت‌ها شود.
    • - Making hasty decisions can lead to regret.
    • - تصمیم‌گیری عجولانه ممکن است موجب پشیمانی شود.
پیشنهاد بهبود معانی

Idioms

ارجاع به لغت lead to

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lead to» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lead-to

لغات نزدیک lead to

پیشنهاد بهبود معانی