آخرین به‌روزرسانی:

Symptomatize

معنی‌ها

verb - transitive

نشانه‌ی بیماری بودن، هم‌افت بودن

verb - transitive

حاکی بودن، دال بودن بر، نشاندادن (symptomize هم می‌گویند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت symptomatize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «symptomatize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/symptomatize

لغات نزدیک symptomatize

پیشنهاد بهبود معانی