Fulcrum

ˈfʊlkrəm / / ˈfʌl- ˈfʊlkrəm / / ˈfʌl-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نقطه اتکا ، پایه، شاهین ترازو، اهرم، دارای نقطه اتکا کردن، تکیه‌گاه ساختن پایه‌دار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fulcrum

  1. noun a reinforcement
    Synonyms:
    support of a lever prop block

ارجاع به لغت fulcrum

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fulcrum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fulcrum

لغات نزدیک fulcrum

پیشنهاد بهبود معانی