Passport Application

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun
درخواست صدور گذرنامه، تقاضای صدور پاسپورت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- His passport application was approved within two weeks.
- درخواست صدور گذرنامه‌ی او طی دو هفته تأیید شد.
- I need to check the status of my child's passport application.
- باید وضعیت درخواست صدور پاسپورت فرزندم را بررسی کنم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد passport application

  1. noun a formal request submitted by an individual to a government authority, typically a passport office or a consulate, seeking the issuance of a passport

ارجاع به لغت passport application

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «passport application» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/passport-application

لغات نزدیک passport application

پیشنهاد بهبود معانی