درخواست صدور گذرنامه، تقاضای صدور پاسپورت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His passport application was approved within two weeks.
درخواست صدور گذرنامهی او طی دو هفته تأیید شد.
I need to check the status of my child's passport application.
باید وضعیت درخواست صدور پاسپورت فرزندم را بررسی کنم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «passport application» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/passport-application