به شدت رنجیدن، شدیداً متنفر بودن از
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She bitterly resented her boss's decision to promote someone else.
او به شدت از تصمیم رئیسش برای ترفیع دادن به شخص دیگری رنجید.
He bitterly resented the fact that he had been passed over for the job.
او به شدت از این واقعیت که برای آن شغل نادیده گرفته شده بود، متنفر بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bitterly resent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bitterly-resent