سوگواری، عزاداری، گریهوزاری
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
A sound of mourning came from the dead man's room.
صدای سوگواری از اتاق مرد متوفی به گوش میرسید.
Moharam is the month of mourning.
محرم ماه عزاداری است.
پوشاک جامهی عزا، لباس عزا، رخت عزا، لباس مشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They wear mourning for a whole year.
آنها یک سال تمام جامهی عزا میپوشند.
In traditional cultures, mourning symbolizes respect for the departed.
در فرهنگهای سنتی، رخت عزا نماد احترام به درگذشتگان است.
دوران سوگواری، دوران عزاداری
During mourning flags are at half mast.
در دوران سوگواری پرچمها نیمه افراشتهاند.
The mourning varied among different cultures and religions.
دوران عزاداری در میان فرهنگها و مذاهب مختلف متفاوت بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mourning» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mourning