پزشکی ابتلا، شیوع، گسترش (بیماری)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
The morbidity of diabetes continues to rise in urban areas.
میزان ابتلا به دیابت در مناطق شهری همچنان درحال افزایش است.
The morbidity rates for certain cancers vary significantly across different demographics.
نرخ شیوع سرطانهای خاص در جمعیتهای مختلف بهطور قابل توجهی متفاوت است.
بیماری، مریضی، رنجوری، ناخوشی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The novel's exploration of morbidity left readers both intrigued and disturbed.
یافتههای رمان در مورد بیماری، خوانندگان را مجذوب و مضطرب کرد.
The documentary addressed societal morbidity, showcasing our obsession with true crime stories.
این مستند به بیماریهای اجتماعی میپردازد و وسواس ما را نسبت به داستانهای جنایی واقعی نشان میدهد.
پزشکی عوارض (بیماری)
Researchers are studying the morbidity associated with obesity.
محققان درحال بررسی عوارض مرتبط با چاقی هستند.
Public health officials aim to reduce the morbidity from influenza each winter.
هدف مقامات بهداشت عمومی کاهش عوارض ناشی از آنفولانزا در هر زمستان است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «morbidity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/morbidity