با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

پزشک به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • دکتر، طبیب
  • فونتیک فارسی

    pezeshk
  • اسم
    doctor, physician, doctor of medicine, medic, medico, doc
    • - پسر ایرج پزشک است.

    • - Iraj's son is a doctor.
    • - اتاق انتظار پزشک

    • - a doctor's waiting room
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد پزشک

ارجاع به لغت پزشک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پزشک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پزشک

لغات نزدیک پزشک

پیشنهاد بهبود معانی