آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

طبیب به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / tabib /

قدیمی physician, doctor, medic, medico, medical doctor, hakim, practitioner

physician

doctor

medic

medico

medical doctor

hakim

practitioner

پزشک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

طبیب علائم بیمار را به‌دقت بررسی کرد.

The doctor examined the patient's symptoms carefully.

طبیب دارویی برای بیماری تجویز کرد.

The physician prescribed medication for the illness.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد طبیب

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت طبیب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «طبیب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/طبیب

لغات نزدیک طبیب

پیشنهاد بهبود معانی