محل استراحت جانور، کنام، لانه، گل، لجن، گلآلودکردن، استراحت کردن، به لانه پناه بردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
...become a lair of tigers and lions
...کنام پلنگان و شیران شود
The police pursued the thieves to their lair.
پلیس دزدان را تا مخفیگاهشان تعقیب کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lair» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lair