شکل جمع:
havensبندرگاه، لنگرگاه، (م.ج.) پناهگاه، جای امن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He wanted to make the country a haven of peace and prosperity.
او میخواست کشور را محل ایمن صلح و رونق کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «haven» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/haven