فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Shut

ʃʌt ʃʌt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    shut
  • شکل سوم:

    shut
  • سوم شخص مفرد:

    shuts
  • وجه وصفی حال:

    shutting

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive A2
    بستن، برهم نهادن، جوش دادن
    • - Mehri shut her eyes.
    • - مهری چشمانش را بست.
    • - Julie shut the book and got up.
    • - جولی کتاب را بست و از جا برخاست.
    • - Please shut the door.
    • - لطفاً در را ببندید.
    • - I shut the hole with a piece of cloth.
    • - سوراخ را با یک تکه پارچه مسدود کردم.
    • - Shut the bottle top tightly.
    • - در بطری را کیپ کن.
    • - The bird is shut in a cage.
    • - پرنده در قفس گرفتار است.
    • - They shut him in a dungeon.
    • - او را در دخمه‌ای زندانی کردند.
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
  • verb - transitive
    تعطیل کردن، پایین آوردن
    • - The factory has been shut for two years.
    • - دو سال است که کارخانه تعطیل شده ‌است.
    • - They shut down universities for two years.
    • - دانشگاه‌ها را دو سال تعطیل کردند.
  • verb - intransitive
    بسته شدن، تعطیل شدن
  • adjective
    بسته، مسدود
    • - a shut window
    • - پنجره‌ی بسته
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد shut

  1. verb close
    Synonyms: bar, batten down, cage, close down, close up, confine, draw, drop the curtain, enclose, exclude, fasten, fold, fold up, imprison, lock, push, put to, seal, secure, shut down, slam, wall off
    Antonyms: open

Phrasal verbs

  • shut down

    تعطیل کردن، تعطیل شدن

    (ابر یا تاریکی یا مه و غیره) فراگرفتن

    خاموش کردن

  • shut in

    محاصره کردن، دور (چیزی را) گرفتن، احاطه کردن

    مسدود کردن، بستن

  • shut of

    (محلی) خلاص (از شر چیزی)، رها

  • shut off

    منزوی کردن، جدا کردن

    (لوله یا شیر یا مجرا) مسدود کردن، بستن

  • shut out

    سد کردن، جلوگیری کردن، راه ندادن

    امتیاز ندادن، پوان نیاوردن، چند به هیچ از تیم مقابل یا حریف بردن

  • shut up

    (بی‌ادبانه) ساکت کردن، خفه کردن، باعث وقفه در تکلم شدن

    مسدود کردن، بستن

ارجاع به لغت shut

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shut» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shut

لغات نزدیک shut

پیشنهاد بهبود معانی