فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Crick

krɪk krɪk

گذشته‌ی ساده:

cricked

شکل سوم:

cricked

سوم‌شخص مفرد:

cricks

وجه وصفی حال:

cricking

شکل جمع:

cricks

معنی

noun verb - transitive

گرفتگی، انقباض عضله پیدا کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crick

  1. noun muscle spasm
    Synonyms:
    cramp pain ache convulsion twinge stitch kink charley horse wrench jarring

ارجاع به لغت crick

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crick» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crick

لغات نزدیک crick

پیشنهاد بهبود معانی