با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Tribo-

    ˈtraɪboʊ ˈtraɪbəʊ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    prefix
    فیزیک اصطکاک، سایش، سایشی، مالش، مالشی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - Tribology is the study of friction and wear between interacting surfaces.
    - تریبولوژی مطالعه‌ی اصطکاک و سایش بین سطوح درحال تعامل است.
    - The tribometer measures the friction between two materials.
    - تریبومتر اصطکاک بین دو ماده را اندازه‌گیری می‌کند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت tribo-

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tribo-» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tribo

    لغات نزدیک tribo-

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی