آخرین به‌روزرسانی:

Perimetric

معنی‌ها

adjective

وابسته به پیرامون یا مرز، پیرامونی، مرزی

adjective

وابسته به تورینه سنجی (perimetrical هم می‌گویند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت perimetric

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «perimetric» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/perimetric

لغات نزدیک perimetric

پیشنهاد بهبود معانی