(به گونهای که مستقیماً با چیزی ارتباط باشد) بهطور مرتبط، بهطور مربوط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Employers will be looking for relevantly trained IT professionals to fill these new roles.
کارفرماها به دنبال متخصصان IT آموزشدیدهی مرتبط خواهند بود تا این سِمَتهای شغلی جدید را بر عهده بگیرند.
relevantly harmonized
هماهنگشده بهطور مرتبط
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «relevantly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/relevantly