فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Wilful

ˈwɪlfl ˈwɪlfl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • adjective
    (به طعنه) عمدی، دانسته، تعمدی، حساب شده، از روی برنامه (willful)
  • adjective
    خودرأی، لجوج، لجباز، کله‌شق
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد wilful

  1. adjective Habitually disposed to disobedience and opposition
    Synonyms: willful, froward, headstrong, self-willed

ارجاع به لغت wilful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wilful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wilful

لغات نزدیک wilful

پیشنهاد بهبود معانی