آخرین به‌روزرسانی:

بی‌ادب به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / bi'adab /

impolite, rude, unmannerly, disrespectful, ill-mannered, lowbred, discourteous, ungracious, surly, indelicate, vulgar, saucy, randy, ribald, caddish, sassy, uncouth, bounder

impolite

rude

unmannerly

disrespectful

ill-mannered

lowbred

discourteous

ungracious

surly

indelicate

vulgar

saucy

randy

ribald

caddish

sassy

uncouth

bounder

بی‌تربیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

یک بچه‌ی بی‌ادب

an impolite child

بی‌ادب‌ترین دختری که دیده بودم

the rudest girl I had ever seen

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بی‌ادب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بی‌ادب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بی‌ادب

لغات نزدیک بی‌ادب

پیشنهاد بهبود معانی