فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Sodium
ˈsoʊdiəm
ˈsəʊdiəm
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
uncountable
شیمی عنصر شیمیایی سدیم، عنصر سدیم
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
High sodium intake can lead to increased blood pressure.
مصرف زیاد سدیم می‌تواند منجر به افزایش فشار خون شود.
Table salt is composed of sodium and chloride ions.
نمک خوراکی از یون‌های سدیم و کلرید تشکیل شده است.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
Sodium reacts vigorously with water, producing hydrogen gas.
عنصر سدیم به شدت با آب واکنش می‌دهد و گاز هیدروژن تولید می‌کند.
مترادف و متضاد sodium
-
noun a silvery soft waxy metallic element of the alkali metal group; occurs abundantly in natural compounds (especially in salt water); burns with a yellow flame and reacts violently in water; occurs in sea water and in the mineral halite (rock salt)
ارجاع به لغت sodium
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «sodium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sodium
لغات نزدیک sodium
- - sodality
- - sodden
- - sodium
- - sodium benzoate
- - sodium bromide