آخرین به‌روزرسانی:

Get One's Feet Wet

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom

(به‌منظور تجربه‌اندوزی و وفق دادن خود با شرایط جدید) قدم‌های اول خود را برداشتن، با گام‌های کوچک شروع کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The internship allowed him to get his feet wet in the field of teaching.

دوره‌ی کارآموزی به او اجازه داد تا در حوزه‌ی تدریس نخستین قدم‌هایش را بردارد.

As a beginner in cooking, she wanted to get her feet wet with simple recipes first.

به‌عنوان فردی مبتدی در آشپزی، او می‌خواست که با دستورالعمل‌های ساده شروع کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد get one's feet wet

  1. idiom to try something for the first time or to gain initial experience in a new activity or situation

ارجاع به لغت get one's feet wet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «get one's feet wet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/get-ones-feet-wet

لغات نزدیک get one's feet wet

پیشنهاد بهبود معانی