امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Get One's Feet Wet

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom
(به‌منظور تجربه‌اندوزی و وفق دادن خود با شرایط جدید) قدم‌های اول خود را برداشتن، با گام‌های کوچک شروع کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The internship allowed him to get his feet wet in the field of teaching.
- دوره‌ی کارآموزی به او اجازه داد تا در حوزه‌ی تدریس نخستین قدم‌هایش را بردارد.
- As a beginner in cooking, she wanted to get her feet wet with simple recipes first.
- به‌عنوان فردی مبتدی در آشپزی، او می‌خواست که با دستورالعمل‌های ساده شروع کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد get one's feet wet

  1. idiom to try something for the first time or to gain initial experience in a new activity or situation

ارجاع به لغت get one's feet wet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «get one's feet wet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/get-ones-feet-wet

لغات نزدیک get one's feet wet

پیشنهاد بهبود معانی