آخرین به‌روزرسانی:

Rink

rɪŋk rɪŋk

شکل جمع:

rinks

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

پیست، زمین، سالن (مخصوص اسکیت روی یخ)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

During winter, the park turns into an outdoor ice rink.

در فصل زمستان، پارک به پیست یخی روباز تبدیل می‌شود.

They’re building a rink for kids in the new sports complex.

در مجموعه‌ی ورزشی جدید، درحال ساخت سالن اسکیتی برای بچه‌ها هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rink

  1. noun building that contains a surface for ice skating or roller skating
    Synonyms:
    ice-rink skating-rink course

ارجاع به لغت rink

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rink» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rink

لغات نزدیک rink

پیشنهاد بهبود معانی