با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Rinsing

American: ˈrɪnsɪŋ British: ˈrɪnsɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    rinsed
  • شکل سوم:

    rinsed
  • سوم شخص مفرد:

    rinses

معنی‌ها

  • noun
    (به‌طور معمول جمع) آبگونه (که با آن چیزی را آبشور می‌کنند)، مایع شستشو، شویه، محلول، آبمایه
  • noun
    (به‌طور معمول جمع) رجوع شود به: dregs
  • noun
    (به‌طور معمول جمع) آبشویی، آبکشی، وضو
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد rinsing

  1. verb Clean with some chemical process
    Synonyms: washing, soaking, gargling, cleaning, watering, laving, flushing, dousing, cleansing
  2. noun The removal of soap with clean water in the final stage of washing
    Synonyms: rinse

ارجاع به لغت rinsing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rinsing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rinsing

لغات نزدیک rinsing

پیشنهاد بهبود معانی