فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Nuance

ˈnuːɑːns ˈnjuːɑːns

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

فرق جزئی، اختلاف مختصر، نکات دقیق و ظریف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

a rich artistic performance, full of nuance

برنامه‌ی هنری سرشار از ریزه‌کاری

Words that have the same meanings with different nuances.

واژه‌هایی که هم‌معنی هستند؛ ولی از نظر فحوا با هم فرق دارند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

nuances of language

فحوای کلام

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nuance

  1. noun slight difference; shading
    Synonyms:
    shade hint touch trace degree distinction suggestion implication refinement subtlety gradation tinge shadow nicety suspicion dash soupçon

ارجاع به لغت nuance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nuance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nuance

لغات نزدیک nuance

پیشنهاد بهبود معانی