امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Wicker

ˈwɪkər ˈwɪkə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
ترکه یا چوب کوتاه، بید سبدی، ترکه‌ای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- wicked basket
- سبد ترکه‌ای، نوپان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wicker

  1. noun Work made of interlaced slender branches (especially willow branches)
    Synonyms: wickerwork, branch, rope, straw, twig, withe, woven, caning
  2. adjective
    Synonyms: straw-plaited, straw-woven, wicker-work, roped, plaited, woven, made of withes, made of osiers

ارجاع به لغت wicker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wicker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wicker

لغات نزدیک wicker

پیشنهاد بهبود معانی