آخرین به‌روزرسانی:

Weft

weft weft

معنی

noun

تار عنکوبت، چیز بافته، نمد بافته، تنیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد weft

  1. noun the yarn woven across the warp yarn in weaving
    Synonyms:
    filling woof pick

ارجاع به لغت weft

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «weft» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/weft

لغات نزدیک weft

پیشنهاد بهبود معانی