شکل جمع:
opacitiesکدری، تاری، حاجب ماورایی، ایهام
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the opacity of this window pane
ماتی این شیشهی پنجره
an opacity on the cornea
لکهی کدر روی قرنیه
the opacity of his philosophical writings
ابهام آثار فلسفی او
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «opacity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/opacity