فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Opacity

oʊˈpæsət̬i əʊˈpæsəti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    opacities

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • کدری، تاری، حاجب ماورایی، ایهام
    • - the opacity of this window pane
    • - ماتی این شیشه‌ی پنجره
    • - an opacity on the cornea
    • - لکه‌ی کدر روی قرنیه
    • - the opacity of his philosophical writings
    • - ابهام آثار فلسفی او
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد opacity

  1. noun The quality of being opaque to a degree; the degree to which something reduces the passage of light
    Synonyms: opaqueness, cloudiness, obscurity, murkiness
    Antonyms: transparency, clarity

ارجاع به لغت opacity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «opacity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/opacity

لغات نزدیک opacity

پیشنهاد بهبود معانی