شکل جمع:
footagesهنر فیلم، صحنه (خام و بدون ادیت)، فوتیج
The film director reviewed the footage.
کارگردان فیلم فوتیج را بررسی کرد.
The documentary filmmaker spent months collecting footage of endangered animals in the wild.
این مستندساز ماهها به فیلم حیوانات در حال انقراض در طبیعت پرداخت.
طول چیزی بر حسب فوت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the footage of the new office
طول فضای اداری جدید
The warehouse has a large footage.
طول انبار زیاد بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «footage» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/footage