فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Cinema

ˈsɪnəmə ˈsɪnəmə ˈsɪnəmə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    cinemas

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun A2
    سینما
    • - to go to the cinema
    • - سینما رفتن
    • - films made for the cinema and for T.V.
    • - فیلم‌هایی که برای سینما و تلویزیون درست شده است
    • - one of the greatest works of Hollywood cinema
    • - یکی از بهترین آثار سینمای هالیود
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cinema

  1. noun movie industry; movie arena
    Synonyms: big screen, bijou, cine, drive-in, film, flicks, motion pictures, movie house, movie theater, moving pictures, nabes, photoplay, pictures, picture show, playhouse, show, silver screen

ارجاع به لغت cinema

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cinema» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cinema

لغات نزدیک cinema

پیشنهاد بهبود معانی