فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Overcoat

ˈoʊvərkoʊt ˈəʊvəkəʊt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    overcoats

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    پوشاک پالتو، اورکت (کت بلند ضخیمی که در هوای سرد می‌پوشند)
    • - He couldn't find his overcoat anywhere.
    • - پالتوی خود را در هیچ‌جا پیدا نمی‌کرد.
    • - The overcoat was a gift from his grandmother.
    • - این اورکت هدیه‌ی مادربزرگش بود.
  • noun
    پوشش محافظ (از رنگ)
    • - The overcoat protected the metal from rust and corrosion.
    • - پوشش محافظ فلز را از زنگ‌زدگی و خوردگی محافظت می‌کرد.
    • - The overcoat dried quickly.
    • - پوشش محافظ به‌سرعت خشک شد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد overcoat

  1. noun A heavy coat worn over clothes in winter
    Synonyms: topcoat, greatcoat, raincoat, great-coat, capote, inverness, overcoating, paletot, parka, raglan, surtout, benjamin, ulster

ارجاع به لغت overcoat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overcoat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overcoat

لغات نزدیک overcoat

پیشنهاد بهبود معانی