آخرین به‌روزرسانی:

Overcoat

ˈoʊvərkoʊt ˈəʊvəkəʊt

شکل جمع:

overcoats

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

پوشاک پالتو، اورکت (کت بلند ضخیمی که در هوای سرد می‌پوشند)

He couldn't find his overcoat anywhere.

پالتوی خود را در هیچ‌جا پیدا نمی‌کرد.

The overcoat was a gift from his grandmother.

این اورکت هدیه‌ی مادربزرگش بود.

noun

پوشش محافظ (از رنگ)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The overcoat protected the metal from rust and corrosion.

پوشش محافظ فلز را از زنگ‌زدگی و خوردگی محافظت می‌کرد.

The overcoat dried quickly.

پوشش محافظ به‌سرعت خشک شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overcoat

  1. noun a heavy coat worn over clothes in winter
    Synonyms:
    coat topcoat parka greatcoat great-coat raincoat ulster raglan paletot surtout capote inverness benjamin

ارجاع به لغت overcoat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overcoat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overcoat

لغات نزدیک overcoat

پیشنهاد بهبود معانی