ساعیانه، بهزحمت، با تلاش، با اشتیاق، با تمرکز، با آگاهی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She studied studiously for her final exams.
او برای امتحانات پایانترم با تلاش درس خواند.
He practiced the piano studiously every evening.
او هر شب با تلاش پیانو تمرین میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «studiously» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/studiously