امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Philosophic

ˌfɪləˈsɑːfɪk ˌfɪləˈsɒfɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more philosophic
  • صفت عالی:

    most philosophic

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فلسفی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- a philosophical treatise
- رساله‌‌ای فلسفی
- philosophical principles
- اصول فلسفی
- a philosophic smile
- لبخندی فیلسوفانه
- He accepted the loss of his ships philosophically.
- او از دست‌رفتن کشتی‌هایش را با خونسردی پذیرفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد philosophic

  1. adjective thinking deeply, rationally
    Synonyms: abstract, cogitative, deep, erudite, judicious, learned, logical, pensive, profound, rational, reflective, sagacious, sapient, theoretical, thoughtful, wise
    Antonyms: irrational, narrow-minded, thoughtless, unreasonable
  2. adjective calm, serene
    Synonyms: collected, commonsensical, composed, cool, cool as cucumber, enduring, impassive, imperturbable, patient, resigned, stoical, tranquil, unagitated, unflappable, unmoved, unruffled
    Antonyms: excited,imprudent, rash

ارجاع به لغت philosophic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «philosophic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/philosophic

لغات نزدیک philosophic

پیشنهاد بهبود معانی