با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Narrow-minded

ˌnæroʊˈmaɪndɪd ˌnærəʊˈmaɪndɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
کوته‌فکر، کوته‌بین، کوته‌نظر، متعصب، تنگ‌نظر (شخص)، کوته‌فکرانه، کوته‌بینانه، کوته‌نظرانه، متعصبانه، تنگ‌نظرانه، تعصب‌آلود (نظر و فکر و برخورد و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The narrow-minded boss refused to listen to any suggestions or feedback from his employees.
- رئیس کوته‌فکر حاضر نشد به پیشنهادها یا بازخورد کارمندانش گوش دهد.
- The professor's narrow-minded views prevented him from considering any alternative theories.
- دیدگاه‌های کوته‌فکرانه‌ی استاد او را از بررسی هرگونه نظریه‌ی جایگزین باز می‌داشت.
- My neighbor is very narrow-minded and refuses to accept anyone's opinions that differ from her own.
- همسایه‌ام بسیار تنگ‌نظر است و از پذیرش نظرات هر کسی که با نظر خودش متفاوت است، امتناع می‌کند.
- The company's narrow-minded approach to problem-solving limited their ability to innovate and grow.
- رویکرد تعصب‌آلود این شرکت در حل مسئله، توانایی آن‌ها برای نوآوری و رشد را محدود می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد narrow-minded

  1. adjective biased, intolerant
    Synonyms: bigoted, conservative, conventional, hidebound, illiberal, insular, narrow, opinionated, parochial, petty, prejudiced, provincial, reactionary, short-sighted, small-minded, strait-laced, unenlarged
    Antonyms: broad-minded, liberal, tolerant, unbiased

ارجاع به لغت narrow-minded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «narrow-minded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/narrow-minded

لغات نزدیک narrow-minded

پیشنهاد بهبود معانی