محدود کردن لیست، گزینهها را کم کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We need to narrow the list of candidates down to three.
ما باید لیست نامزدها را به سه نفر محدود کنیم.
I've narrowed the list down to my top five choices.
من لیست را به پنج انتخاب برتر خود محدود کردهام.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «narrow the list down» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/narrow-the-list-down